نقد فیلم صحنهزنی در جشنواره جهانی فیلم فجر – سایت تیتربرتر
به گزارش تیتربرتر؛ «صحنهزنی» دومین فیلم بلند سینمایی علیرضا صمدی است که در بخش جلوهگاه شرق سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر اکران شد. اثری که فیلمنامه و فضایی متفاوت دارد.
مجیدرضا بالا تهیهکننده و مسعود زارع مجری طرح فیلم «صحنهزنی» هستند.
آشنایی با فیلم صحنهزنی

آشنایی با فیلم صحنهزنی
صحنه زنی دومین فیلم علی صمدی با ساختاری متفاوت از فیلم نخست او (بینامی) پس از آنکه از لیست اصلی فیلمهای جشنوارهی فیلم فجر خط خورد و با تعجب بسیاری از اهالی رسانه روبرو شد، اینبار در جشنوارهی جهانی فیلم فجر به اکران درآمد تا در فضایی بهدور از جنجال فرصت دیده شدن توسط مخاطبان و منتقدان را پیدا کند.
صحنه زنی با فضایی کاملا متفاوت و البته سوژهای کنجکاوی برانگیز؛ سوژهای که حتی در حد حرف و یا روی کاغذ هم به حد کافی تلخ و گزنده است چه برسد به اینکه در پایان فیلم به واقعیت داشتن چنین اتفاقاتی اشاره می شود.
علیرضا صمدی در صحنه زنی به سراغ دار و دسته ای رفته که یکی از راههای کسب درآمدشان صحنه سازی برای تصادفهای جعلی و گرفتن خسارت و دیه است. هر چقدر فضای فیلم بینامی آرام بود، صحنه زنی در نقطه ی مقابل آن قرار گرفته و با وجود تلاش کارگردان برای پرهیز از نمایش اغراق آمیز خشونت و ترسیم تصویری نزدیک به واقعیت، باز هم حجم خشونت فیلم(در تناسب با سوژه) بالاست.
فیلمساز به سراغ داستانی رفته که ریشه در آسیبهای اجتماعی دارد، داستانی که می شد با فیلمنامه ای دقیق تر(و البته بهتر) و پرهیز از کلیشه هایی که در فیلم از آنها استفاده شده بالاتر از جایگاه فعلی قرار گیرد.
صحنه زنی فیلم تلخیست که تلاش میکند از سرنوشت آدمهایی بگوید که نتیجه ی شرایط نامساعدی هستند که در آن رشد یافته و زندگی کرده اند و البته در نقطه ی مقابل همین نگاه، اصرار بر به دنیا آمدن نوزادی دارد که به دلیل فقر و شرایط نامناسب زندگی مادرش ممکن است در نهایت آینده ای بهتر از شرایط فعلی آدمهای فیلم در انتظارش نباشد.
مطالب مرتبط:
نقد فیلم صحنهزنی

نقد فیلم صحنهزنی
جشنواره جهانی فیلم فجر بهتدریج به پناه فیلمهایی تبدیل شده که راهی به جشنواره داخلی فیلم فجر پیدا نکردهاند. صحنهزنی به کارگردانی علیرضا صمدی، یکی از تازهترین مصداقها است.
فیلم باوجود اینکه، در کلیت مابهازای بیرونی دارد و به مساله صحنهزنی (صحنهسازیهایی همچون تصادف برای تلکه کردن یا دیه گرفتن و کسب درآمد نامشروع در این رابطه) در جامعه میپردازد و از این نظر قابل تامل است، اما در فیلمنامه و ساختار، حرف تازهای برای گفتن ندارد و به فیلم مهم و تمام و کمالی تبدیل نمیشود. حتی در بحث صحنهزنی و صحنهسازی این چنینی هم پیشتر نمونه خوب «تراژدی» به کارگردانی آزیتا موگویی را داشتیم که مسائل و مشکلات موجود در جامعه و طبقه فرودست جامعه را به شکل عمیقتری مطرح کرد.
اما صحنهزنی به جای تمرکز روی شخصیتهای قربانی، سراغ روایت نیازمندهای سودجو میرود که با جان قربانیها بازی میکنند. افرادی که خودشان هم از سر نیاز و برای رهایی از بحران و گرفتاری، روی بد و ناخوشایند خود را نشان میدهند و مدام این بازی مرگبار را برای قربانیها تدارک میبینند.
از بدشانسیهای صحنهزنی این است که تماشاگران پیش از آن، با نمونهای چون «شنای پروانه» روبهرو شدهاند. گرچه فیلم محمد کارت، ربطی به صحنهزنی ندارد، اما فضای دارودسته خلافکاران و «عطش یک بودن» و رقابت کثیف و ناسالم میان آنها، فصلهای مشترک این دو فیلم است که در شنای پروانه به بهترین و جذابترین شکل ممکن اتفاق میافتد.
اما در صحنهزنی، با ضعف فیلمنامه و شخصیتپردازی، با نمونههایی دمدستیتر مواجه هستیم. از این رو مقایسه و رقابت کاراکتر سبزواری (باوجود تلاش مجید صالحی) در صحنهزنی با مصیب (مهدی حسینینیا) در شنای پروانه، نتیجهای چون پیروزی گزینه دوم ندارد. در این میان حیفترین شخصیت، اسد یا ارسلان با بازی بهرام افشاری است که در فیلمنامه و فیلمی دیگر با همین هیبت و شکل و شمایل، به نقشی ماندگار تبدیل میشد، اما اینجا و در متن و شخصیتپردازی نه چندان کامل، هدر میرود.
نقشهای دیگر هم از نظر ظاهری و هم از نظر باطنی و تاثیرگذاری، به هیچ وجه همقد اسد (افشاری) نیستند و نمیتوانند شخصیت او و قصه را کامل کنند؛ نه آدمهایش، سبزواری و مستر و نه نامزدش (لیندا کیانی) و نه بهویژه آن خانم مددکار (مهتاب کرامتی).
شاید بهتر و جذابتر بود که اسد را بیشتر در همان فضای تشریفات میدیدیم و قصهها و موقعیتهای نفسگیرتری برایش تعریف میشد. مواجهه او با آن شخصیت سرسخت و یاغی با خانم مددکار، به جای اینکه منجر به چالش و موقعیت دراماتیک جذاب تبدیل شود، به خنثیترین شکل ممکن برگزار میشود و اسد بهراحتی، از خود نرمی و انعطاف به خرج میدهد. باوجود تلاش برای قصهگویی و ساخت فیلمی جذاب، حالا صحنهزنی گرفتار عنوانش شده و بیشتر به یک «فیلمزنی» میماند.
داستان فیلم صحنهزنی

داستان فیلم صحنهزنی
اسد (بهرام افشاری) در نقش رئیس گروه، با ظاهری رعبآور و خوفناک کمتر از بقیه حرف میزند و کارش تهدیدکردن است. او شخصیتی پیچیده و زندگی سختی دارد و میخواهد با پول این کار به هدفش یعنی پیدا کردن دخترش برسد.
سبزواری (مجید صالحی) سعی میکند با زبانی آرام کنترل اوضاع را بهدست بگیرد و مِستر (پیام احمدینیا) وظیفهاش عملی کردن تهدیدها و دستورات اسد است. شخصیت متفاوت این سه نفر و دیالوگهایی که پشت سر هم میان آنها رد و بدل میشود، به حفظ ریتم فیلم بسیار کمک کرده است.
بازیگران فیلم صحنهزنی
مهتاب کرامتی، بهرام افشاری، پیام احمدینیا، لیندا کیانی، محمد نادری ، فرزانه سهیلی و مجید صالحی به همراه امید روحانی، سیامک ادیب و آتش تقیپور بازیگران این فیلم هستند.
تیزری از فیلم صحنه زنی